وصیتنامه شهید رحمت الله اسدی  

وصیتنامه/ روحانی شهید حجة الاسلام رحمت الله اسدی

sh.asadi.jpg

بارالها تو مي‌دانی كه من نمی توانم حق بندگی تُرا بجای آورم تو مي‌دانی كه من مخلوقی بودم كه دفتر اعمالم تماماً‌ بر جرم و معاصی پرشده اما ديگر از زندگی دست شسته‌ام ديگر از دنيای پر زرق و برق كه بعضی برای آن ايمان خود را می فروشند خسته شده ام...

ادامه نوشته

زندگينامه شهيد رحمت الله اسدی

زندگينامه/ روحانی شهید حجة الاسلام رحمت الله اسدی

sh.asadi (1).jpg

ميقاتش لشكر ويژه 25 كربلا، احرامش تقوا و تزكيه، هروله‌اش در خاكريز‌هاي عشق جان مي‌گرفت آن‌گاه كه محرم شد، عشق با شيرينترين لهجه با او همنوا شد، طواف كعبه‌اش، اوج پرواز دلدادگي بود...

ادامه نوشته

زندگینامه شهید محسن علی نژاد

زندگینامه/ شهید محسن علی نژاد، بسیجی گردان حمزه سیدالشهدا لشکر 25 کربلا

 

در مرداد ماه سال 1347 در یک خانواده سرسپرده ولایت، معصومیتی تازه در چهره نوزادی رخ نمود که به تبرک دردانه سقط شده فاطمه (ع) نامش را محسن نهادند...

ادامه نوشته

وصیتنامه شهید محسن علی نژاد  

وصیتنامه/ شهید محسن علی نژاد، بسیجی گردان حمزه سیدالشهدا لشکر 25 کربلا

جنگی که سرنوشت اسلام و مسلمین به این جنگ بستگی دارد و چنانچه اگر خدای نخواسته ذره ای غافل شویم یکایک ما در شکست این نظام جمهوری اسلامی مسئول خواهیم بود...

ادامه نوشته

یاد ایام

عکس/ تصویر بیادماندنی رزمندگان و شهدای سیدمحله با مرشدشان حضرت آیت الله صبوری(ره)

saboori..shoada.jpg

وصیتنامه شهید سیدهاشم موسوی نژاد  

وصیتنامه/ جهادگر بسیجی شهید سیدهاشم موسوی نژاد

حزب ا... یعنی جانش را ، هستی اش را برای خدا بدهد و امتحان نهایی همین جاست که اگر خدا راضی باشد من اینکار را خواهم کرد...

ادامه نوشته

زندگینامه شهید ابراهیم وکیل زاده

زندگینامه/ سردار شهید ابراهیم وکیل زاده مسئول تعاون لشکر 25 کربلا

شهید وکیل زاده

ابراهیم وکیل زاده در سال 1339 در روستای  دیزج در شهرستان اسکو آذربایجان شرقی، در خانواده مذهبی، چشم به جهان گشود...

ادامه نوشته

وصیتنامه شهید ابراهیم وکیل زاده

وصیتنامه/ سردار شهید ابرهیم وکیل زاده مسئول تعاون لشکر 25 کربلا

شهید وکیل زاده

جنازه مرا دورتر از شهداء دفن کنید، چون بنده گناه کارم و لیاقت ندارم که در کنار شهداء باشم...

ادامه نوشته

زندگینامه شهید علیرضا بلباسی

زندگینامه/ سردار شهید علیرضا بلباسی فرمانده گردان امام محمدباقر(ع) لشکر 25 کربلا

"علی رضا بلباسی" در سال 1332 در روستای "آسور" در " فيروزکوه" به دنيا آمد. دوره ابتدايی را در شهرستان "فريدونکنار" گذراند و آن را با موفقيت پشت سر گذاشت. در همين ايام پدرش از دنيا رفت و او مجبور شد برای امرار معاش خانواده عازم "تهران" شود...

ادامه نوشته

وصیتنامه شهید علیرضا بلباسی

وصیتنامه/ سردار شهید علیرضا بلباسی فرمانده گردان امام محمد باقر(ع) لشکر 25 کربلا

عرفان عملی را و اثبات عملی آن را بايد در جهاد مقدس و در جبهه ها و عرفات كربلاها يافت كه عاشق به اميد ارجعی به لقای كوی يار نشسته و معشوق صداقتش را در فوراه های خون سرخ می طلبد...

ادامه نوشته

زندگینامه شهید ناصر بهداشت

زندگینامه/ سردار شهید ناصر بهداشت فرمانده گردان حمزه سیدالشهدا لشکر 25 کربلا


به تاريخ ۲۵ تير ماه ۱۳۴۰ در خانه ای محقر ولی پر از مهر و صفا و يکرنگی و در سيد محله قائمشهر، کودکی ديده به جهان گشود که "ناصر" نام گرفت...

ادامه نوشته

وصيتنامه شهيد ناصر بهداشت

وصیتنامه/ سردار شهید ناصر بهداشت فرمانده گردان حمزه سیدالشهدا لشکر 25 کربلا

 پروردگارا با قلبی خالی از علائق دنيا به سويت آمده ام می خواهم همچون عاشقانت به لقائت بپيوندم... خدايا بار گناهانم زياد است از تو عاجزانه درخواست می کنم که از سر چشمه لطف و کرمت بر من   ببخشايی ،ببخش بر من که در زندگانی نتوانستم آنگونه که شايسته است،تو را پرستش کنم و اينک می روم که با رزم بی امان با کفار از ارزشهای انسانی دفاع کنم و گوش به ندای قرآن بدهم...

مي روم تا امام زنده بماند و همچنان جلودار کاروان باشد. ميروم تا قلب خود را از عشق خدا پر کنم و با ياد او روحم را آرامش دهم...

ادامه نوشته

ای کاش من هم ناصر بهداشت بودم

خاطره ای از حاج سید صادق ساداتی در مورد سردار شهید محمدحسین باقرزاده

از راست: شهید باقرزاده و شهید ناصر بهداشت  

ما مراسمی تحت عنوان بزرگداشت سردار شهيد ناصر بهداشت در قائمشهر داشتیم، من به عنوان مجری در کنار تریبون نشسته بودم محمدحسین آمد پیشم، چند خاطره ای را از شهيد بهداشت برايم تعریف کرد. بعد از ایشان سوال کردم کی می خواهيد به جبهه برويد؟ گفت: احتمالاً فردا يا پس فردا ولی من می خواهم حرکت کنم. گفتم: خب چه ديدگاهی را داريد برای من اينجا توضيح بدهيد حداقل به يادگار پيشم بماند. بعد ايشان فرمودند:

 ای کاش من هم می توانستم مثل ناصر بهداشت باشم، کاش ماها می توانستيم مثل ايشان باشيم. ايشان سرباز سر افراز امام خمينی(ره)شد و در نهايت به آرزويش رسيد. که همان شهادت بود. بعد من گفتم: خب شما هم داريد راه ايشان را ادامه می دهيد تو هم به جبهه می روی. گفت: ما تا ناصر بهداشت فاصله زيادی داریم. فکر نمی کنم شهادت نصيبمان بشود.

 به شوخی راجع به خودش گفته بود: "بادمجان بم آفت ندارد" شهادت نصيب من نمی شود. واقعاً اين جمله را با اعتقاد قلبی می گفت که: ای کاش ماها هم مثل ناصر بهداشت بوديم.